دیکشنری
chronologize
kɹənɑləd͡ʒa͡iz
فارسی
1
عمومی
::
بترتیب زمان قراردادن، موافق تاریخ مرتب كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CHRONIC LOW SELF ESTEEM
CHRONIC MOTIVATION ORIENTATION
CHRONIC OBSTRUCTIVE PULMONARY DISEASE
CHRONIC OBSTRUCTIVE PULMONARY DISEASES
CHRONIC TRAUMA
CHRONICITY
CHRONICLE
CHRONICLER
CHRONOGRAM
CHRONOGRAPH
CHRONOLOGER
CHRONOLOGIC
CHRONOLOGICAL
CHRONOLOGICAL BACKTRACKING
CHRONOLOGICALLY
CHRONOLOGIZE
CHRONOLOGY
CHRONOMETER
CHRONOMETRY
CHRONOSCOPE
CHRONOSYSTEM
CHRYSALID
CHRYSALIS
CHRYSANTHEMUM
CHRYSELEPHANTINE
CHRYSOLITE
CHRYSOPRASE
CHTHONIAN
CHTHONIC
CHUB FACED
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید