دیکشنری
churning
t͡ʃɜɹnɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
كره سازی، كره گیری
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CHURCHILLS V TO MOSC
CHURCHLINESS
CHURCHLY
CHURCHMAN
CHURCHYARD
CHURL
CHURLISH
CHURLISHLY
CHURLISHNESS
CHURN
CHURN OUT
CHURN RATE
CHURN UP
CHURNED
CHURNED SOUR MILK
CHURNING
CHURNING RATE
CHURR
CHUTE
CHUTNEY
CHYLACEOUS
CHYLE
CHYLIFEROUS
CHYLIFICATION
CHYLOMICRON
CHYLOUS
CHYME
CHYMIFEROUS
CHYMIFICATION
CHYMOUS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید