دیکشنری
داستان آبیدیک
clipping
klɪpɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
چیدن، عمل كوتاه كردن (مثل مو)، تكه چیده شده، جمع در
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CLINQUANT
CLINTON
CLINTON HEALTH ACCESS INITIATIVE
CLIP
CLIP FROM
CLIP NAILS
CLIP ON
CLIP ON AMMETER
CLIP ON, EXTENSION
CLIP ONE'S WINGS
CLIP OUT OF
CLIP WINGS
CLIPBOARD
CLIPPED
CLIPPER
CLIPPING
CLIPPING CIRCUIT
CLIQUE
CLIQUEY
CLIQUISH
CLIQUY
CLITORAL
CLITORIC
CLITORIS
CLITORISM
CLOACA
CLOAK
CLOAK AND DAGGER
CLOAK IN SECRECY
CLOAK ROOM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید