داستان آبیدیک

clog


فارسی

1 مهندسی پزشکی:: مسدود کردن

Become clogged

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: زیادی‌ پركردن‌، لخته‌ شدن‌، (iv، گیر، زیادی پرکردن، ترمز، پابند، (n): كنده‌، كلوخه‌، گرفتگی، قید

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: کلوخ

واژگان شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code