دیکشنری
داستان آبیدیک
coloury
kʌləɹi
فارسی
1
عمومی
::
دارای رنگی كه نماینده خوبی كالایی است، خوشرنگ
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COLOUR BLIND
COLOUR BOX
COLOUR CHART
COLOUR INDEX
COLOURABLE
COLOURABLY
COLOURATION
COLOURBLINDNESS
COLOURED
COLOURED FLAKES
COLOURFUL
COLOURING
COLOURIST
COLOURLESS
COLOURSIT
COLOURY
COLPITIS
COLPORTAGE
COLPORTEUR
COLT
COLTER
COLTISH
COLTSFOOT
COLUBRINE
COLUGO
COLUMBARIUM
COLUMBARY
COLUMBIA
COLUMBIAN
COLUMBINE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید