دیکشنری
داستان آبیدیک
comate
komət
فارسی
1
عمومی
::
(نجوم) مه گرفته، ریشه ای، رفیق، همدم
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COLUMN RULE
COLUMNAR
COLUMNAR GRAIN
COLUMNED
COLUMNIATION
COLUMNIFORM
COLUMNIST
COLUMNS
COLURE
COLZA
COLZA OIL
COM
COMA
COMACTNESS COEFFICIENT
COMATANT
COMATE
COMATOSE
COMB
COMB CASE
COMB FOR
COMB NEPHOSCOPE
COMB OUT OF
COMB PATTERN POTTERY
COMB THROUGH
COMBAT
COMBAT AIR PATROL (CAP)
COMBAT AND OPERATIONAL STRESS
COMBAT CAPABILITY
COMBAT CLOUD
COMBAT DEVELOPMENT AND INTEGRATION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید