دیکشنری
داستان آبیدیک
combustive
kəmbʌstɪv
فارسی
1
عمومی
::
احتراقی، سوزش اور
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COMBINER STAGE
COMBINGS
COMBLESS
COMBO
COMBROUS
COMBUST
COMBUSTIBILITY
COMBUSTIBLE
COMBUSTION
COMBUSTION CAN
COMBUSTION CHAMBER
COMBUSTION CHAMBER INSERT
COMBUSTION GASES
COMBUSTION LOBES
COMBUSTION ZONE
COMBUSTIVE
COMBUSTOR
COME
COME A CROPPER
COME A LONG WAY
COME ABOARD
COME ABOUT
COME ACROSS
COME ACROSS AS
COME ACROSS LIKE
COME AFTER
COME AGAIN
COME AGAIN?
COME ALIVE
COME ALONG
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید