دیکشنری
داستان آبیدیک
comestible
kɑmɛstəbəl
فارسی
1
عمومی
::
خوراكی (درجمع)، خوردنی، قابل خوردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COME WITHIN AN INCH OF
COME WITHIN EARSHOT
COME WITHIN RANGE
COMEBACK
COMEDIAN
COMEDIENNE
COMEDIETTA
COMEDIST
COMEDOWN
COMEDY
COMEDY OF ERRORS
COMELINESS
COMELY
COMER
COMER BRACE
COMESTIBLE
COMET
COMET ASSAY
COMETARY
COMETIC
COMETOGRAPHY
COMETOLOGY
COMEUPPANCE
COMEX
COMFIT
COMFORT
COMFORT LEVEL
COMFORT ROOM
COMFORT ZONE
COMFORTABLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید