دیکشنری
داستان آبیدیک
compulsoriness
kəmpʌlsəɹinəs
فارسی
1
عمومی
::
اجبار، اضطرار، اكراه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COMPRISE
COMPRISED OF
COMPRISING
COMPROMISE
COMPROMISE ON
COMPROMISE STRATEGY
COMPROMISER
COMPTOMETER
COMPTROLLER
COMPULSION
COMPULSIVE
COMPULSIVE BUYING
COMPULSIVE EXERCISE
COMPULSIVENESS
COMPULSORILY
COMPULSORINESS
COMPULSORY
COMPULSORY EDUCATION
COMPULSORY INSURANCE
COMPULSORY SERVICE
COMPULSORY STERILIZATION
COMPUNCTION
COMPUNCTIOUS
COMPURGATION
COMPURGATOR
COMPUTABILITY
COMPUTABLE
COMPUTABLE FUNCTION
COMPUTATION
COMPUTATION WORKLOAD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید