دیکشنری
داستان آبیدیک
comradery
kɑmɹædəɹi
فارسی
1
عمومی
::
یاری، رفاقت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COMPUTER TIME
COMPUTER TYPESETTING SYSTEM
COMPUTER VISION
COMPUTER WORD
COMPUTERIZATION
COMPUTERIZE
COMPUTERIZE PHYSICIAN ORDERING ENTRY (CPOE)
COMPUTERIZED
COMPUTERIZED ACCOUNTING SYSTEM
COMPUTERIZED BUYING
COMPUTING
COMPUTING CENTER
COMPUTING COMMUNITY CONSORTIUM
COMPUTING POWER
COMRADE
COMRADERY
COMRADESHIP
CON
CON CUSS
CON INTO
CON OUT OF
CON SIDERING THAT
CONATION
CONATIVE LOYALTY
CONATUS
CONCATENATE
CONCATENATION
CONCAVE
CONCAVITY
CONCAVO CONCAVE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید