دیکشنری
concretion
kɑnkɹiʃən
فارسی
1
عمومی
::
سنگال، جسمانیت، ذاتیت، سفت شدگی، تحجر
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CONCRETE FACED ROCK FILL DAMS
CONCRETE FACED ROCKFILL DAM
CONCRETE FLOOR
CONCRETE MASONRY UNITS
CONCRETE MIXTURE
CONCRETE OPERATIONAL
CONCRETE OPERATIONAL REASONING
CONCRETE POSSESSION
CONCRETE PROPORTION
CONCRETE REFURBISHMENT
CONCRETE SLAB
CONCRETE SPECIFICS
CONCRETE SURFACE PROFLE
CONCRETELY
CONCRETENESS
CONCRETION
CONCRETIONARY
CONCRETIVE
CONCUBINAGE
CONCUBINARY
CONCUBINE
CONCUPISCENCE
CONCUPISCENT
CONCUPISCIBLE
CONCUR
CONCUR ON
CONCURRENCE
CONCURRENCY
CONCURRENT
CONCURRENT QUALITIZING QUANTITATIVE DATA
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید