دیکشنری
داستان آبیدیک
conformist
kənfɔɹmɪst
فارسی
1
عمومی
::
كسیكه پیروایین كلیسای انگلستان است
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CONFLUX CUTOFF SOLENOID
CONFLUX NETWORK
CONFOCAL
CONFOCAL LASER SCANNING MICROSCOPY
CONFORM
CONFORM TO
CONFORM WITH
CONFORMABILITY
CONFORMABLE
CONFORMABLY
CONFORMAL TRANSFORMATION
CONFORMANCE
CONFORMANCE TESTING
CONFORMATION
CONFORMATOR
CONFORMIST
CONFORMITY
CONFORMITY ASSESSMENT
CONFOUND
CONFOUNDED
CONFOUNDING
CONFOUNDING BIAS
CONFOUNDING FACTORS
CONFOUNDING VARIABLE
CONFRATERNITY
CONFRERE
CONFRMATORY FACTOR ANALYSIS
CONFRONT
CONFRONT WITH
CONFRONTATION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید