دیکشنری
contemporize
kəntɛmpəɹa͡iz
فارسی
1
عمومی
::
معاصركردن، هم زمان كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CONTEMPLATIVE
CONTEMPLATOR
CONTEMPORANEITY
CONTEMPORANEOUS
CONTEMPORANEOUS CIRCUMSTANCES
CONTEMPORANEOUS MANIFOLD
CONTEMPORANEOUSLY
CONTEMPORANEOUSNESS
CONTEMPORARY
CONTEMPORARY ART
CONTEMPORARY FAMILY
CONTEMPORARY METAPHOR THEORY
CONTEMPORARY MULTIPLE BURIAL
CONTEMPORARY SOCIOLOGISTS
CONTEMPORARY VISUAL CULTURE
CONTEMPORIZE
CONTEMPT
CONTEMPTIBILITY
CONTEMPTIBLE
CONTEMPTIBLY
CONTEMPTUOUS
CONTEMPTUOUSLY
CONTEND
CONTEND AGAINST
CONTEND WITH
CONTENDER
CONTENDING
CONTENT
CONTENT ADDRESSABLE
CONTENT ADDRESSABLE MEMORY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید