دیکشنری
cosy
kɔsi
فارسی
1
عمومی
::
راحت، گرم ونرم، (cozy=) دنج
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COSTS ARABICUS
COSTS BANK COMMISSION
COSTS CHILD ALLOWANCE
COSTS CLEANING
COSTS DOMESTIC TRAVELING
COSTS ELECTRICITY
COSTS ENTERTAINMENT
COSTS SCENARIO
COSTS TRAVELING TO ABROAD
COSTUME
COSTUMER
COSTUMIER
COSTUS
COSTUS AMARUS
COSULATE
COSY
COT
COTANGENT
COTE
COTE D'IVOIRE
COTEMPORANEOUS
COTENANCY
COTENANT
COTERIE
COTERMINOUS
COTHURNUS
COTIDAL
COTILLION
COTILLON
COTQUEAN
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید