دیکشنری
coursing
kɔɹsɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
شكار)خرگوش(باتازی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COURAGEOUSNESS
COURBETTE
COURGETTE
COURIER
COURIER BAGGAGE
COURSE
COURSE CONTROLLER
COURSE CREDIT
COURSE MODULE
COURSE OF ACTION
COURSE OF ACTIONS
COURSE OF PERFORMANCE
COURSE OF TRUE LOVE NEVER DID RUN SMOOTH
COURSE THROUGH
COURSER
COURSING
COURT
COURT APPOINTED LAWYER
COURT CARD
COURT INJUNCTION
COURT MARTIAL
COURT MARTIALL
COURT OF A
COURT OF APPEALS
COURT OF AUDITORS
COURT OF COMPETENT JURISDICTION
COURT OF FIRST INSTA
COURT OF IQUIRY
COURT OF JUSTICE
COURT OF PETTY OFFEN
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید