دیکشنری
courtesan
kɔɹtɪzən
فارسی
1
عمومی
::
(courtezan=) فاحشه
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COURT OF APPEALS
COURT OF AUDITORS
COURT OF COMPETENT JURISDICTION
COURT OF FIRST INSTA
COURT OF IQUIRY
COURT OF JUSTICE
COURT OF PETTY OFFEN
COURT ORDER
COURT PLUME
COURT PROCEEDING
COURT RULING
COURTEOUS
COURTEOUSLY
COURTEOUSNESS
COURTES TITLE
COURTESAN
COURTESY
COURTESY COSTS NOTHING
COURTEZAN
COURTHOUSE
COURTIER
COURTLINESS
COURTLY
COURTLY LOVE
COURTOUS
COURTROOM
COURTSHIP
COURTYARD
COUSIN
COUSIN GERMAN
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید