دیکشنری
داستان آبیدیک
covenantee
kʌvənənti
فارسی
1
عمومی
::
متعهدله، كسیكه باوپیمانی كرده باشند
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COUTE QUE COUTE
COUTHIE
COUTURE
COUTURIER
COUTURIERE
COVALENCE
COVALENT ACYL ENZYME
COVALENT BOND
COVARIANCE
COVARIATE
COVE
COVENANT
COVENANT OF CREATION
COVENANT OF GRACE
COVENANT OF WORKS
COVENANTEE
COVENANTOR
COVENTRY
COVER
COVER A LOT OF GROUND
COVER A MULTITUDE OF SINS
COVER A ROUTE
COVER AGAINST
COVER ALL
COVER CHARGE
COVER FOR
COVER GIRL
COVER GROUND
COVER IN
COVER ONE'S ASS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید