دیکشنری
crone
kɹon
فارسی
1
عمومی
::
پیرزن فرتوت، عجوزه
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CROCK
CROCK UP
CROCKERY
CROCKET
CROCODILE
CROCODILE TEARS
CROCODILIAN
CROCUS
CROCUS MARTIS
CROCUS SATIVUS
CROESUS
CROFT
CROMLECH
CROMORNE
CRONBACH'S ALPHA
CRONE
CRONY
CRONYISM
CROOK
CROOK BACK
CROOK BACKED
CROOK ONE'S ELBOW
CROOKBACK
CROOKED
CROOKED AS A BARREL OF FISH HOOKS
CROOKED AS A DOG'S HIND LEG
CROOKEDLY
CROOKEDNESS
CROOKNECK
CROON
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید