دیکشنری
داستان آبیدیک
crosier
kɹoziəɹ
فارسی
1
عمومی
::
عصای اسقفی یاكشیشی )كه نشانی ازچوپانی اوست بر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CROP GROWN
CROP OUT
CROP PASTURE
CROP PRODUCTION
CROP RESIDUES
CROP UP
CROPPER
CROPPY
CROPSICK
CROPSICKNESS
CROQUET
CROQUETTE
CROQUIS
CRORE
CROSBY
CROSIER
CROSS
CROSS HOLDING OF CAPITAL
CROSS (AGRICULTURE)
CROSS A BRIDGE BEFORE COMES TO IT
CROSS A BRIDGE WHEN ONE COMES TO IT
CROSS ARM
CROSS AS A BEAR
CROSS BAR
CROSS BAR SWITCH
CROSS BAR SYSTEM
CROSS BARRED
CROSS BEAM
CROSS BEARER
CROSS BENCH
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید