دیکشنری
داستان آبیدیک
cupping
kəpɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
بادكش، خون گیری
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CUP HANDS TOGETHER
CUP SHAPED EVENING P
CUPBEARER
CUPBOARD
CUPBOARD LOVE
CUPCAKE
CUPEL
CUPELLATION
CUPFUL
CUPHOLDER
CUPID
CUPIDITY
CUPOLA
CUPOLA FURNACE
CUPPER
CUPPING
CUPPING GLASS
CUPPY
CUPREOUS
CUPRIC
CUPRIFEROUS
CUPROUS
CUPULAR
CUPULATE
CUPULE
CUR
CURABILITY
CURABLE
CURACAO
CURACY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید