دیکشنری
داستان آبیدیک
currant
kʌɹənt
فارسی
1
عمومی
::
مویز، (گش) كشمش بیدانه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CURL UP WITH
CURLED LETTER
CURLER
CURLEW
CURLICUE
CURLINESS
CURLING
CURLING IRONS
CURLING PINS
CURLY
CURLY DIRT
CURMUDGEON
CURMUDGEONLY
CURN
CURRAN
CURRANT
CURRENCY
CURRENCY BOARD
CURRENCY DEBASEMENT
CURRENCY EXCHANGE
CURRENCY RISK
CURRENCY RISK MANAGEMENT
CURRENCY SNAKES
CURRENT
CURRENT ACCOUNT
CURRENT ACCOUNT DEFICIT
CURRENT AND PREDICTED CPU UTILIZATION
CURRENT ASSET
CURRENT CATCH UP APPROACH
CURRENT COST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید