دیکشنری
داستان آبیدیک
cutlas
kʌtlɑz
فارسی
1
عمومی
::
(cutlass=) نوعی قمه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CUTANEOUS NERVE
CUTANOUS NOCICEPTOR
CUTBACK
CUTCH
CUTCHERRY
CUTCHERY
CUTE
CUTE AS A BUG'S EAR
CUTE AS A BUTTON
CUTESY COLLECTIBLES
CUTICLE
CUTICULAR
CUTIN
CUTIS
CUTITIS
CUTLAS
CUTLASS
CUTLER
CUTLERY
CUTLET
CUTOFF
CUTOFF FREQUENCY
CUTOFF MISSTATEMENTS
CUTOFF TESTS
CUTOFF VALUE
CUTPURSE
CUTTER
CUTTHROAT
CUTTING
CUTTING EDGE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید