داستان آبیدیک

dazzle

dæzəl


فارسی

1 عمومی:: تابش‌ یا روشنی‌ خیره‌ كننده‌، خیره‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb amaze, bewilder with a display: She would dazzle her friend with diamonds., verb amaze: He'll dazzle you with his knowledge.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code