decumbent

dikʌmbənt


فارسی

1 عمومی:: در بستر خوابیده‌، گیاه‌ خزنده‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code