دیکشنری
داستان آبیدیک
defamer
dife͡iməɹ
فارسی
1
عمومی
::
رسواكننده، بدنام كننده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEER STALKING
DEER TIGER
DEERLET
DEERSKIN
DEERYARD
DEFACE
DEFACE WITH
DEFACEMENT
DEFACTO
DEFALCATE
DEFALCATION
DEFALCATOR
DEFAMATION
DEFAMATORY
DEFAME
DEFAMER
DEFAULT
DEFAULT CONDITION
DEFAULT IMPLEMENTATION
DEFAULT MODE NETWORK
DEFAULT ON
DEFAULT OPTION
DEFAULT PROBABILITY
DEFAULT RATE
DEFAULT RISK
DEFAULT RULES
DEFAULT SPREAD
DEFAULT THRESHOLD
DEFAULT VALUE
DEFAULTED NOTES
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید