دیکشنری
deferent
dɛfɹənt
فارسی
1
عمومی
::
بیرون برنده، برنده، خروجی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEFENSIVE
DEFENSIVE ADAPTATION
DEFENSIVE BACK
DEFENSIVE INVESTOR
DEFENSIVE POSTURE
DEFENSIVE PROGRAMMING
DEFENSIVE REALISM
DEFENSIVE STRUCTURAL REALISM
DEFENSIVE TROOP HAS BEEN SET
DEFENSIVELY
DEFENSOR
DEFER
DEFER TO
DEFERENCE
DEFERENCE CEREMONY
DEFERENT
DEFERENTIAL
DEFERENTIAL EVOLUTION
DEFERENTIALLY
DEFERMENT
DEFERRED
DEFERRED CHARGES
DEFERRED METHOD
DEFERRED REVENUE
DEFERRED TAX
DEFERVESCENCE
DEFI
DEFIANCE
DEFIANT
DEFIBRILATOR
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید