دیکشنری
داستان آبیدیک
delator
dɛlətəɹ
فارسی
1
عمومی
::
تهمت زن، خبرچین، سخن چین
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEISTICAL
DEITY
DEJECT
DEJECTA
DEJECTED
DEJECTEDLY
DEJECTION
DEJECTORY
DEJURE
DELAINE
DELAMINATE
DELAMINATED
DELAMINATION
DELATE
DELATION
DELATOR
DELAWARE
DELAY
DELAY DISCOUNTING
DELAY DISTORTION
DELAY ELEMENT
DELAY EQUALIZER
DELAY IN PAYMENT
DELAY LINE
DELAY LINE REGISTER
DELAYED
DELAYED ACTION BOMB
DELAYED ACTION MINE
DELAYED AUDITORY FEEDBACK
DELAYED AUTOIMMUNE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید