دیکشنری
داستان آبیدیک
denseness
densnəs
فارسی
1
عمومی
::
انبوهی، چپیدگی، غلیظی، تراكم
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DENOTE
DENOUEMENT
DENOUNCE
DENOUNCE AS
DENOUNCE FOR
DENOUNCEMENT
DENSE
DENSE IGNORANCE
DENSE SOLID FLOW
DENSE UPSAMPLING CONVOLUTION
DENSE WAVELENGTH DIVISION MULTIPLEXING
DENSELY
DENSELY POPULATED
DENSELY POPULATED COUNTRY
DENSELY WIRED RACKS OF COMPUTERS
DENSENESS
DENSIFY
DENSIMETER
DENSITOMETER
DENSITOMETRY
DENSITY
DENSITY CONTRAST
DENSITY FUNCTION THEORY
DENSITY LOG
DENSITY OF WORK EXPERIENCE
DENSITY SEARCH TECHNIQUE
DENT
DENT UP
DENTAL
DENTAL ADMISSION TEST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید