دیکشنری
deposit in transit
dəpɑzɪt ɪn tɹænzɪt
فارسی
1
عمومی
::
سپرده بین راهی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEPOPULATE
DEPOPULATION
DEPORT
DEPORTABLE
DEPORTATION
DEPORTEE
DEPORTMENT
DEPOSABLE
DEPOSAL
DEPOSE
DEPOSIT
DEPOSIT (LOSE YOUR DEPOSIT)
DEPOSIT AREA
DEPOSIT CORROSION
DEPOSIT IN
DEPOSIT IN TRANSIT
DEPOSIT INSURANCE
DEPOSIT INSURANCE SCHEME
DEPOSIT INSURER
DEPOSIT RATE
DEPOSITARY
DEPOSITED
DEPOSITING
DEPOSITION
DEPOSITION CORROSION
DEPOSITION OF FILLINGS
DEPOSITION OF YARNS
DEPOSITOR
DEPOSITORY
DEPOSITORY TRUST COMPANY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید