دیکشنری
داستان آبیدیک
depuratory
dipʊɹətɔɹi
فارسی
1
عمومی
::
تصفیه كننده، صاف كننده، پالاینده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEPTH HOAR
DEPTH INTEGRATED GRAB SAMPLES
DEPTH INTERVIEW
DEPTH MIGRATION
DEPTH OF EXPLORATION
DEPTH OF MARKET
DEPTH OF POTENTIAL HEAVE
DEPTH OF WINTER
DEPTH PSYCHOLOGY
DEPTH SECTION
DEPTH THERAPY
DEPURATE
DEPURATION
DEPURATIVE
DEPURATOR
DEPURATORY
DEPUTATION
DEPUTE
DEPUTIZE
DEPUTIZE AS
DEPUTY
DEPUTY CHIEF
DEPUTY FOREIGN MINISTER
DEPUTY GOVERNOR
DEPUTY MARSHAL
DEPUTYSHIP
DEQUE
DERACINATE
DERACINATION
DERAIGN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید