دیکشنری
داستان آبیدیک
descry
dəskɹi
فارسی
1
عمومی
::
دیدن، تشخیص دادن، فاش كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DESCRIPTION OF FEED
DESCRIPTIVE
DESCRIPTIVE ANALYSIS
DESCRIPTIVE ANALYTICAL
DESCRIPTIVE APPROACH
DESCRIPTIVE EPIDEMIOLOGY
DESCRIPTIVE GEOMETRY
DESCRIPTIVE LABELING
DESCRIPTIVE MODEL
DESCRIPTIVE RESEARCH
DESCRIPTIVE STATISTICAL METHODS
DESCRIPTIVE STATISTICS
DESCRIPTIVE STUDY
DESCRIPTIVE THEORY
DESCRIPTOR
DESCRY
DESECRATE
DESECRATION
DESECURITIZATION’
DESEMANTICIZATION
DESENSITIZE
DESENSITIZE TO
DESERT
DESERT A SINKING SHIP
DESERT AND REWARD SELDOM KEEP COMPANY
DESERT CAT
DESERT FOR
DESERT GREENING
DESERTED
DESERTER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید