دیکشنری
detrited
ditɹa͡itɪd
فارسی
1
عمومی
::
خردشده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DETOUR
DETOXIFICATION
DETOXIFY
DETRACT
DETRACT FROM
DETRACTION
DETRACTIVE
DETRACTOR
DETRAIN
DETRIBALIZATION
DETRIBALIZE
DETRIMENT
DETRIMENTAL
DETRIMENTALLY
DETRITAL
DETRITED
DETRITION
DETRITUS
DETRUDE
DETRUNCATE
DETRUNCATION
DETRUSION
DEUCE
DEUCE ACE
DEUCED
DEUE DILIGENCE
DEUS IN MACHINA
DEUS IN MACHINA
DEUSEXMACHINA
DEUTERAGONIST
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید