دیکشنری
داستان آبیدیک
diffidently
dɪfədəntli
فارسی
1
عمومی
::
باكمرویی، بانداشتن اعتمادبخود، باترس یاتردید
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DIFFERENTIATION STRATEGY
DIFFERENTIATOR
DIFFERENTLY
DIFFICULT
DIFFICULT BOSS
DIFFICULT EMOTIONS
DIFFICULT HERITAGE
DIFFICULT IS DONE AT ONCE
DIFFICULT TERRAIN
DIFFICULT TIMES
DIFFICULTIES IN EMOTION REGULATION
DIFFICULTY
DIFFICULTY CONCENTRATING
DIFFIDENCE
DIFFIDENT
DIFFIDENTLY
DIFFRACT
DIFFRACTION
DIFFRACTION TOMOGRAPHY
DIFFUSE
DIFFUSE AVOIDANT IDENTITY
DIFFUSE RADIATION
DIFFUSE THROUGH
DIFFUSELY
DIFFUSENESS
DIFFUSER
DIFFUSER TUNNEL
DIFFUSIBLE
DIFFUSION
DIFFUSION CASCADE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید