دیکشنری
داستان آبیدیک
disabling
فارسی
1
عمومی
::
ناتوان کننده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DIRTY TRICKS
DIRTY UP
DIRTY WORD
DIRTY WORK
DIS
DIS AGGREGATED
DISABILITY
DISABILITY IMPROVEMENT
DISABILITY PROGRESSION
DISABLE
DISABLE PULSE
DISABLED
DISABLED CHILD
DISABLED VETERAN
DISABLEMENT
DISABLING
DISABUSE
DISABUSE OF
DISACCORD
DISACCUSTOM
DISADVANTAGE
DISADVANTAGED
DISADVANTAGED GROUPS
DISADVANTAGEOUS
DISADVANTAGES
DISAFFECT
DISAFFECTED
DISAFFECTION
DISAFFILIATE
DISAFFILIATION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید