دیکشنری
disembark
dɪsɛmbɑɹk
فارسی
1
عمومی
::
پیاده شدن، پیاده كردن، از كشتی در اوردن، تخلیه
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DISCUSSION
DISCUSSION PAPER
DISCUSSION QUESTIONS
DISCUSSIVE
DISCUTIENT
DISDAIN
DISDAINFUL
DISDAINFULLY
DISEASE
DISEASE MODIFYING THERAPY
DISEASE TO PLEASE
DISEASED
DISEASES
DISEASES OF THIS NAT
DISECONOMY
DISEMBARK
DISEMBARK FROM
DISEMBARKATION
DISEMBARRASS
DISEMBARRASSMENT
DISEMBELLISH
DISEMBODIMENT
DISEMBODY
DISEMBOGUE
DISEMBOGUEMENT
DISEMBOWEL
DISEMBOWELMENT
DISEMBROIL
DISENABLE
DISENCHANT
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید