دیکشنری
dishorn
dɪshɔɹn
فارسی
1
عمومی
::
بی شاخ كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DISHED
DISHERISON
DISHEVEL
DISHEVELED
DISHEVELED HAIR
DISHEVELLED
DISHONEST
DISHONESTLY
DISHONESTY
DISHONOR
DISHONORABLE
DISHONOUR
DISHONOURABLE
DISHONOURABLENESS
DISHONOURABLY
DISHORN
DISHOUSE
DISHWASHER
DISHWASHING AREA
DISHWASHING LIQUID
DISHWASHING SOAP
DISHWATER
DISIDENTIFICATION
DISIDENTIFICATORY
DISILLUSION
DISILLUSIONED
DISILLUSIONIZE
DISILLUSIONMENT
DISINCENTIVE
DISINCLINATION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید