دیکشنری
dispossess
dɪspəzɛs
فارسی
1
عمومی
::
دوركردن، ازتصرف محرومكردن، بیبهرهكردن، محرومكردن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DISPLUME
DISPONENT OWNER
DISPORT
DISPOSABILITY
DISPOSABLE
DISPOSABLE INCOME
DISPOSABLE INCOME
DISPOSAL
DISPOSE
DISPOSE OF
DISPOSED
DISPOSITION
DISPOSITION EFFECT
DISPOSITIONAL MOTIVATIONAL ORIENTATIONS
DISPOSITIONS
DISPOSSESS
DISPOSSESS OF
DISPOSSESSION
DISPOSSESSOR
DISPOSURE
DISPRAISE
DISPREAD
DISPRISON
DISPROOF
DISPROPORTION
DISPROPORTIONAL
DISPROPORTIONATE
DISPROPORTIONATELY
DISPROPORTIONATENESS
DISPROPORTIONED
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید