دیکشنری
داستان آبیدیک
distrain
dɪstɹe͡in
فارسی
1
عمومی
::
توقیف كردن، گروكشیدن، ضبط اموال، فشاردادن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DISTINGUISHED
DISTINGUISHED PROFESSOR
DISTINGUISHED SYMBOL
DISTINGUISHING
DISTORT
DISTORTED PRICE
DISTORTION
DISTORTIONAL WAVE
DISTORTIONIST
DISTRACT
DISTRACT FROM
DISTRACTED
DISTRACTEDLY
DISTRACTION
DISTRACTIVE
DISTRAIN
DISTRAINEE
DISTRAINER
DISTRAINMENT
DISTRAINT
DISTRAIT
DISTRAUGHT
DISTRESS
DISTRESS FLAG
DISTRESS FREQUENCY
DISTRESS GUN
DISTRESS LIGHT
DISTRESS RISK
DISTRESS SIGNAL
DISTRESS TOLERANCE SKILLS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید