دیکشنری
داستان آبیدیک
distributed
dɪstɹɪbjutɪd
فارسی
1
عمومی
::
توزیع شده، توزیع شده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DISTRESSED GOODS
DISTRESSED RESTRUCTURING
DISTRESSFUL
DISTRESSFULLY
DISTRESSING
DISTRESSING SITUATION
DISTRIBUTABLE
DISTRIBUTABLE INCOME
DISTRIBUTARY
DISTRIBUTE
DISTRIBUTE AMONG
DISTRIBUTE AROUND
DISTRIBUTE BETWEEN
DISTRIBUTE OVER
DISTRIBUTE TO
DISTRIBUTED
DISTRIBUTED COGNITION
DISTRIBUTED COGNITIVE SYSTEM
DISTRIBUTED COMMON GROUND SYSTEM
DISTRIBUTED COMPUTING
DISTRIBUTED CONTROL SYSTEM
DISTRIBUTED DATA CLUSTERING
DISTRIBUTED DATABASE
DISTRIBUTED DENIAL OF SERVICE (DDOS) ATTACKS
DISTRIBUTED DENIAL OF SERVICE ATTACKS
DISTRIBUTED ENERGY RESOURCES
DISTRIBUTED FIRE
DISTRIBUTED GENERATION
DISTRIBUTED GOVERNANCE SYSTEM
DISTRIBUTED HASH TABLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید