داستان آبیدیک

diverge

da͡ivɜɹd͡ʒ


فارسی

1 عمومی:: انشعاب‌ یافتن‌، اختلاف‌ پیداكردن‌، ازهم‌دورشدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. considerably, markedly, widely PREP. from This country's interests diverge considerably from those of other European countries.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code