دیکشنری
داستان آبیدیک
donjon
dɑnʒon
فارسی
1
عمومی
::
( dungeon=) سیاه چال، مزبله دان
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DONE
DONE AND GONE
DONE BY MIRRORS
DONE DEAL
DONE FOR
DONE IN
DONE 'N' DID
DONE OVER
DONE THAT BEEN THERE
DONE TO A T
DONE TO A TURN
DONE TOLD YOU
DONE WITH
DONE WITH MIRRORS
DONEE
DONJON
DONKEY
DONKEY ENGINE
DONKEY KICKS
DONKEY'S YEARS
DONKEYWORK
DONNA
DONNEE
DONNYBROOK
DONOR
DONOR POOL
DONSIE
DONSY
DON'T
DON'T AMOUNT TO A BUCKET OF SPIT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید