دیکشنری
داستان آبیدیک
downcome
da͡ʊnkʌm
فارسی
1
عمومی
::
سقوط، انحطاط، ریزش، پرتگاه، افت، زوال
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DOWN TO CHILI AND BEANS
DOWN TO EARTH
DOWN TO SIZE
DOWN TO THE GROUND
DOWN TO THE LAST
DOWN TO THE LAST DETAIL
DOWN TO THE WIRE
DOWN TREND
DOWN UNDER
DOWN WITH
DOWN WITH A DISEASE
DOWN WITH HIM
DOWN WITH IT
DOWNBEAT
DOWNCAST
DOWNCOME
DOWNCOMER
DOWNDIP
DOWNFALL
DOWNFALLEN
DOWNGRADE
DOWNGRADE RISK
DOWNHAUL
DOWNHEARTED
DOWNHILL
DOWNHILL ALL THE WAY
DOWNHILL FROM HERE ON
DOWNHOLE EQUIPMENT
DOWNINESS
DOWNLAND
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید