دیکشنری
داستان آبیدیک
ecdysis
ɛkdɪsɪs
فارسی
1
عمومی
::
پوست، (جش) پوست اندازی (مثل مارو كرم ابریشم)
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ECCENTRIC STEEL BRACING
ECCENTRIC TRANSITION
ECCENTRICALLY
ECCENTRICITY
ECCENTRICITY OF NETWORK
ECCENTRICITY RATIO
ECCHYMOSIS
ECCLESIASTES
ECCLESIASTIC
ECCLESIASTICAL
ECCLESIASTICAL COUNCILS
ECCLESIASTICISM
ECCLESIOLATRY
ECCLESIOLOGY
ECDYSIAST
ECDYSIS
ECDYSONE RECEPTOR
ECESIS
ECHAUSTIVE
ECHELLON
ECHELON
ECHIDNA
ECHINATE
ECHINATED
ECHINITE
ECHINODERM
ECHINOID
ECHINUS
ECHO
ECHO BACK TO
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید