دیکشنری
داستان آبیدیک
engrosser
ɪngɹosəɹ
فارسی
1
عمومی
::
محتك، محرر، كسیكه اسنادرابخط درشت پاكنویس میكند
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ENGRAILED
ENGRAIN
ENGRAINED
ENGRAM
ENGRAMME
ENGRAVE
ENGRAVE INTO
ENGRAVE ON
ENGRAVE WITH
ENGRAVED IN STONE
ENGRAVER
ENGRAVING
ENGROSS
ENGROSS IN
ENGROSSED
ENGROSSER
ENGROSSING
ENGROSSINGLY
ENGROSSMENT
ENGULF
ENGULF IN
ENGUMMING
ENHANCE
ENHANCE SHARED MEANING
ENHANCED DISTRIBUTED CHANNEL ACCESS
ENHANCED GRAYSCALE
ENHANCED OIL RECOVERY
ENHANCED THREAT INTELLIGENCE STRUCTURE
ENHANCEMENT
ENHANCEOSOME
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید