دیکشنری
داستان آبیدیک
epicentre
ɛpɪsentəɹ
فارسی
1
عمومی
::
نقطه ظهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EPHERMERIS
EPHESIANS
EPHIALTES
EPHOD
EPHOR
EPIC
EPIC CONTENT MARKETING
EPICAL
EPICANTHUS
EPICARDIUM
EPICARP
EPICEDIUM
EPICENE
EPICENTER
EPICENTRAL DISTANCE
EPICENTRE
EPICOTYL
EPICRITIC
EPICURE
EPICUREAN
EPICUREANISM
EPICURUS
EPICYCLE
EPICYCLOID
EPIDEICTIC
EPIDEMIC
EPIDEMIC PREVENTION
EPIDEMICAL
EPIDEMICALLY
EPIDEMICS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید