دیکشنری
داستان آبیدیک
errant
ɛɹənt
فارسی
1
عمومی
::
حادثهجو، كمراه، اواره، بدنام، منحرف، عیار، سرگردان
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EROSION CORROSION
EROSIVE
EROSIVE WEAR
EROTIC
EROTICA
EROTICAL
EROTICISM
EROTICS
EROTOGENIC
EROTOMANIA
ERP
ERR
ERRANCY
ERRAND
ERRAND BOY
ERRANT
ERRANTRY
ERRATA
ERRATIC
ERRATIC DEMAND
ERRATICALLY
ERRATUM
ERRHINE
ERRINGLY
ERRONEOUS
ERRONEOUSLY
ERRONEOUSNESS
ERROR
ERROR BARS
ERROR BURST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید