دیکشنری
داستان آبیدیک
ether
iθəɹ
فارسی
1
عمومی
::
اتر، (بعقیده قدما) عنصراسمانی، جسم قابل، اثیر
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ETERNAL TRIANGLE
ETERNALIZE
ETERNALLY
ETERNALNESS
ETERNE
ETERNITY
ETERNITY WITHOUT BEG
ETERNITY WITHOUT END
ETERNIZE
ETESIAN
ETF
ETH
ETHANOL
ETHCLASSES
ETHCLASSICITY
ETHER
ETHER EXTRACT
ETHEREAL
ETHEREALITY
ETHEREALIZE
ETHEREAN
ETHEREOUS
ETHEREUM VIRTUAL MACHINE
ETHERIFY
ETHERIZATION
ETHERIZE
ETHIC
ETHICAL
ETHICAL DILEMMAS
ETHICAL DISSONANCE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید