داستان آبیدیک

excitable


فارسی

1 عمومی:: برانگیختنی‌، قابل‌ تهییج‌، قابل‌ تحریك‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: هیجانی

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, seem | become ADV. highly, very | quite, rather, somewhat | easily The horses have easily excitable nervous systems.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code