دیکشنری
داستان آبیدیک
explorative
ɪksplɔɹətɪv
فارسی
1
عمومی
::
وابسته به پی گردی، معاینه ای، اكتشافی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EXPLODE
EXPLODE A BOMBSHELL
EXPLODE WITH
EXPLODED VIEW
EXPLODENT
EXPLOIT
EXPLOITABLE
EXPLOITATION
EXPLOITATION FACTOR
EXPLOITATIVE
EXPLOITATIVE LOGICS
EXPLOITER
EXPLORATION
EXPLORATION AND EXPLOITATION BALANCE
EXPLORATION SEISMOLOGY
EXPLORATIVE
EXPLORATORY
EXPLORATORY DATA ANALYSIS
EXPLORATORY FACTOR ANALYSIS
EXPLORATORY RESEARCH
EXPLORATORY STUDY
EXPLORE
EXPLORE EXPLOIT
EXPLORER
EXPLOSION
EXPLOSION ENGINE
EXPLOSION PROOF
EXPLOSIVE
EXPLOSIVE CHARGE
EXPLOSIVE ORDNANCE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید