exposal

ɪkspozəl


فارسی

1 عمومی:: ارائه‌، درمعرض‌ بودگی‌، روبرو، نمایش‌، شدگی‌، اشكار

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code